تاریخچه چهارشنبه سوری
تصور نسل ما از چهارشنبه سوری، شبی دلهرهآور با صداهای مهیب است؛ اما وقتی به سراغ کتابها یا صندوقچه خاطرات بزرگترها میرویم، روی دیگری از و آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران برای ما نمایان میشود.
چهارشنبه سوری چیست و از کجا آمده است؟
چهارشنبه سوری یک جشن ایرانی است که در آخرین سهشنبه شب سال، یعنی شب قبل از چهارشنبه آخر سال (اسفند ماه)، برگزار میشود. این آیین به عنوان آغاز جشنهای نوروزی شناخته میشود و به نوعی برای خداحافظی با سال گذشته و استقبال از سال جدید است. در شب چهارشنبه سوری، مردم با پریدن از روی آتش و خواندن اشعار مخصوص، برای از بین بردن بیماریها و بدشانسیها و جذب انرژی مثبت تلاش میکنند. همچنین، در این شب، بازیها و سرگرمیهای مختلفی مانند پاشیدن آب روی یکدیگر یا ترقهبازی هم رایج است. این جشن به نوعی نمادی از شادی و امید به آینده است و در مناطق مختلف ایران بهطور متنوعی برگزار میشود. درباره ریشه دقیق چهارشنبه سوری، اطلاعات دقیق و درستی در دسترس نیست و تعاریف بسیاری از آن وجود دارد. برخی از این تعاریف و پژوهشها به شرح زیر است:
فلسفه چهارشنبه سوری چیست؟
چهارشنبه سوری را میتوان یک جشن پیشواز برای عید نوروز و شادی برای به پایان رسیدن روزهای سرد دانست. در این جشن با پریدن از روی آتش، بدیها و بیماریها را به آتش میسپارند تا در آن بسوزند و بهجای آن، گرما و انرژی آتش را برای شروع سال جدید دریافت کنند.
قاشقزنی در چهارشنبه سوری
معمولاً از آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران، عنوان قاشقزنی بسیار به گوشمان خورده است. این رسم امروزه تقریباً فراموش شده؛ اما در گذشته یکی از مهمترین رسوم چهارشنبه سوری در ایران محسوب میشده است. در این رسم، دختران و پسران جوان، چادری بر سر خود میکشیدند تا شناخته نشوند و به جلوی در خانه دوستان و همسایگانشان میرفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه میخورد، به جلوی در میآمد و داخل کاسه آنها آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و گاهی هم پول میریخت.
همچنین گفته شده اگر کسی در خانهاش فرد بیماری داشته باشد، به نیت سلامتی او برای قاشقزنی میرفته و در نهایت خوراکیهایی را که از همسایهها میگرفته است، به بیمار میداده تا سلامتیاش را دوباره به دست آورد. از آن طرف، در بعضی شهرها این اعتقاد وجود داشته که اگر مریض یا مسافری داشتند، به قاشقزنها چیزی نمیدادند؛ زیرا تصورشان این بوده که دادن خوراکی به قاشقزنها، برای مسافر و بیمارشان بد است.
برخی هم گفتهاند سنت قاشقزنی از باور زرتشتیان ریشه گرفته است؛ چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین، اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمیگردند و بهشکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنها هدیهای میدهند. قاشقزنی در واقع استفاده ارواح از زبان بدن بهجای زبان گفتار است.
روز چهارشنبه سوری امسال
روز چهارشنبه سوری امسال مصادف است با 28 اسفند 1403، مقارن با هفدهمین روز ماه مبارک رمضان
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری در ایران با آدابورسوم خاصی برگزار میشده و خانوادهها را دور هم جمع میکرده است. میان این آدابورسوم، بعضی کارها در بیشتر نقاط ایران عمومیت داشت و معمولاً همه مردم یک منطقه آن را انجام میدادند. برخی کارها هم رسوم مخصوص به خود را داشت، رسومی که از فرهنگ مردم آن منطقه و داستانها و روایاتی که از این شب وجود داشت، نشئت میگرفت. در این مطلب به آن رسومی که میان همه مردم ایران رایج بوده، میپردازیم و بهنوعی آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران را برایتان شرح میدهیم.
بوتهافروزی در چهارشنبه سوری
یکی از رسوم چهارشنبه سوری در ایران بوتهافروزی است؛ به این صورت که هر خانواده روی پشتبام، حیاط یا فضای باز خانه خود، بوتههای خشک یا گون را در سه، پنج یا هفت (اعداد فرد) کپه آماده میکرد و با تاریک شدن هوا که همگی دور هم جمع میشدند، این کپهها را آتش میزدند و از روی آن میپریدند. البته دیده شده که در برخی از شهرهای ایران، کپههایشان با اعداد زوج هماهنگ است. جالب است بدانید در بعضی از منابع، پریدن از روی آتش را که تقریباً در همه جای ایران متداول است، به داستان اساطیری سیاوش تعبیر کردهاند. در این داستان، سیاوش از آتش گذر میکند و بهعلت پاک بودنش، سالم میماند. در واقع این اعتقاد وجود داشته که با گذر از آتش، بیماریها از فرد دور میشود. ازاینرو، هنگام پریدن از روی آتش میخواندند: زردی من از تو، سرخی تو از من.
کوزهشکنی در چهارشنبه سوری
در بیشتر شهرهای ایران پساز پریدن از روی آتش، کوزهها را میشکستند. این آیین احتمالاً به این دلیل بوده که در گذشته مردم اعتقاد داشتند که بدیُمنی به درون کوزه میرود و شکستن آن باعث از بین رفتن بدیمنی و بلاگردانی میشود. در مناطق مختلف ایران، تفاوت جزئی در اجرای مراسم وجود داشته است. برای نمونه در تهران، چند سکه هم داخل کوزه میانداختند. تا همین اواخر، مردم تهران در چهارشنبه سوری به نقارهخانه میرفتند و بههمراه نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزههایشان را به زمین پرت میکردند تا همراه با کوزه، قضا و بلا را از خانه و خانوادهشان دور کنند. گاهی موقع شکستن کوزه این شعر را هم میخواندند: «درد و بلا بره تو کوزه، بره تو کوچه.»
در خراسان، داخل کوزه مقداری زغال، نمک و سکه قرار میدادند و بعد از آن هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خود، هرگونه بدیمنی و اتفاق بد را به کوزه انتقال میداد و در نهایت آن را از بام خانه به کوچه پرتاب میکرد. در اراک و آشتیان هم دانههای جو در کوزه میگذاشتند.
بعضی معتقدند این سنت، یک اصل بهداشتی داشته است. ازآنجاکه ظروف سفالین لعاب نداشتند، خیلی زود آلوده میشدند و با توجه به اینکه این ظروف را بهدرستی نمیتوان شست و پاک کرد، بنابراین باید از بین میرفت. ایرانیان قدیم باور داشتند که بهعلت مسائل بهداشتی، ظرف سفالین نباید بیش از یک سال در خانه بماند. برای همین با پایان سال در شب چهارشنبه سوری، ظروف سفالین موجود در خانه را میشکستند. ازطرفدیگر با این عمل، کار سفالگران هم رونق میگرفت.
شالاندازی در چهارشنبه سوری
شالاندازی یا کجاوهاندازی یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران است که در بیشتر نقاط ایران برگزار میشده است. این رسم چهارشنبه سوری هم مثل سایر رسومش در شهرهای مختلف ایران، تفاوتهای اندکی دارد. در مراسم شالاندازی، روز چهارشنبه سوری بچهها و جوانها به بام خانه همسایه یا اقوامشان میروند و کمربند پارچهای، شال یا دستمالی درون اتاقشان آویزان میکنند. صاحبخانهها هم در دستمالشان شیرینی، آجیل چهارشنبه سوری، جوراب و گاهی هم تخممرغ و چنین چیزهایی میگذارند و به آنها برمیگردانند. اگر هم پسری، دختر صاحبخانه را بخواهد، به گوشه دستمالش گرهای میزند و آویزان میکند؛ در مقابل، پدر و مادر دختر اگر پاسخشان مثبت باشد، گره را باز میکنند و به مچ دست دخترشان میبندند و اگر هم راضی نباشند، شیرینی و آجیل میگذارند و به پسر برمیگردانند.
شاهنامهخوانی در چهارشنبه سوری
شاهنامهخوانی و قصهگویی به دور آتش هم از دیگر آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران بوده که گاهی در شب چهارشنبه سوری توسط بزرگان خانواده انجام میشده است. در این میان هم افرادی که دستی در هنر موسیقی داشتنند، معمولاً با سازهایشان هنرنمایی میکردند و اشعاری در وصف سال جدید و آمدن بهار میخواندند. البته این مورد در جشنهای دیگری همچون آیین شب یلدا هم انجام میشود و معمولاً بخش جداییناپذیر برخی رسوم باستانی ایرانیان محسوب میشود.