جشن مشروطیت
 


 در سال‌های آغازین قرن بیستم میلادی، «اقتصاد قاجاری»، اقتصادی در هم شکسته بود. خزانه دربار قاجار خالی بود و دولت مرکزی توانایی برخورد با ناآرامی‌های محلی در گوشه کنار کشور را نداشت. در اسفند ماه ‪ ۱۲۸۳‬عکسی از رئیس گمرکات ایران، «مسیو نوز بلژیکی» منتشر شد که در آن عبا و عمامه بر تن کرده بود. اینجا بود که اعتراض‌ها بالا گرفت، مردم و روحانیون اقدام نوز را توهین‌آمیز خوانده و خواستار استعفای او شدند. ناآرامی‌ها و اوضاع نابسامان اقتصادی همچنان ادامه یافت تا سرانجام در پاییز ‪ ۱۲۸۴‬گران شدن قند موج جدیدی در جنبش مشروطه به راه انداخت. هنگامی که علاء‌الدوله حاکم تهران دو نفر از تجار مشهور تهران را به جرم گرانی قند به فلک بست، اعتراض‌ها ابعاد تازه‌ای پیدا کرد. متعاقب این حادثه مردم به سرعت بازار تهران را تعطیل کردند و با حمایت آیت‌الله بهبهانی و طباطبایی در مسجدشاه جمع شدند. در این زمان از خواسته‌های اصلی مردم عزل علاءالدوله حاکم تهران بود. با سخنرانی حاج جمال‌الدین واعظ اصفهانی تظاهرات مردم به خشونت گرایش یافت. چند روز بعد از این حوادث، آیت‌الله طباطبایی و بهبهانی با تعداد زیادی از طلبه‌ها و طرفداران‌شان به نشانه اعتراض در مرقد حضرت عبدالعظیم بست نشستند. این حرکت در تاریخ مشروطه به «هجرت صغری» معروف شد.

 


جالب اینکه در این حرکت بازاریان و تجار و حتی برخی درباریان ناراضی نقش قابل‌توجهی یافته و با حمایت مالی از این حرکت خواهان ادامه جنبش شدند. در این زمان خواسته‌های مردم و متحصنان ابعاد وسیع‌تری یافت. ازجمله این خواسته‌ها عزل مسیو نوژ بلژیکی و علاء‌الدوله و تاسیس «عدالتخانه» بود. با بحرانی‌تر شدن اوضاع، شاه سرانجام در اواخر دی ماه مجبور به پذیرش خواسته‌های مردم و تاسیس عدالتخانه شد. با پذیرش شاه اوضاع مدتی آرام شد، اما با گذشت چند ماه شاه و درباریان نسبت به تعهدات خود بی‌تفاوت برخورد کردند.
 بازار تهران بار دیگر تعطیل شد و مردم به رهبری آیت‌الله طباطبایی و بهبهانی در مسجدجامع متحصن شدند. در این تحصن برای نخستین بار شیخ فضل‌الله نوری، به‌عنوان بزرگ‌ترین مجتهدوقت تهران نیز به متحصنان پیوست. گفت‌وگوهای شاه و نمایندگان متحصنان برای عزل عین‌الدوله بی‌نتیجه ماند. با اوج گرفتن درگیری‌ها میان سربازان و مردم، علما و همراهان‌شان تهران را به قصد قم ترک کردند. این حرکت بعدها به «مهاجرت کبری» معروف شد. جالب اینکه همزمان با مهاجرت علما به قم، به ابتکار سیدعبدالله بهبهانی عده‌ای از روحانیون و کسبه نیز به کنسولگری انگلستان روی آوردند و در آنجا متحصن شدند. با چنین حرکتی جنبش ابعاد تازه‌ای یافت. هر روز بر تعداد متحصنان افزوده می‌شد. به‌طوری که پس از گذشت چند روز به روایت مورخان به بیش از 10 هزار نفر رسیده بود. مردم از همه طبقات و به‌ویژه از اصناف مختلف به تحصن می‌پیوستند. صحنه‌های تاریخی و به یاد ماندنی در باغ سفارت انگلیس به وجود آمده بود. چادرهای برپا شده، دیگ‌های بزرگ غذا، ترددها و گفت‌وگو‌های مردم از علمای متحصن در قم و واکنش‌های دربار به موضوعات روز همه و همه بر هیجان و اضطراب مردم بیشتر می‌افزود. بازرگانان بزرگی مانند حاج محمد‌حسن امین‌الضرب، حاجی محمد معین‌التجار و ارباب جمشید به جهت همکاری و همیاری با مردم هزینه‌های تحصن را تقبل کردند. در اینجا مردم سه خواسته اصلی را مطرح کردند: عزل عین‌الدوله، بازگشت علما از قم و تاسیس عدالتخانه.
جالب اینکه مردم در آغاز خواهان پارلمان نبودند، اما طولانی‌تر شدن تحصن و گفت‌وگوهای نمایندگان اصناف و گروه‌های مختلف مردم، منجر به آن شد که خواسته اساسی‌تری  را مطرح کنند و آن چیزی نبود جز تاسیس مجلس شورا. با گسترش فشارها، شاه موافقت اولیه خود را با تاسیس مجلس اعلام کرد و عین‌الدوله بلافاصله از صدراعظمی استعفا داد و بالاخره درروز چهاردهم مرداد ماه ‪ ۱۲۸۵‬مظفرالدین‌شاه قاجار فرمان تشکیل مجلس شورای ملی و مشروطیت سلطنت ایران را صادر کرد.

از رهبران معروف مشروطه و دو قهرمان مشروطه ستار خان و باقرخان بودند.